چرا «افسانه جومونگ» پربیننده شد؟
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۰۷۲۸۹
علیرضا باشکندی، مدیر دوبلاژ سریال کرهای «افسانه جومونگ» با اعتقاد بر اینکه سریالهای کرهای مخاطبان خاص خود را در ایران دارند، گفت: امکان دارد یک سریال آمریکایی از تلویزیون پخش شود و مردم آن را نبینند.
او در عین حال یادآور شد: بعضا برخی از کارهای کرهای را میبینم اما هیچکدام به اندازه «جومونگ» پرمخاطب و آموزنده نبودهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیرضا باشکندی در گفتوگو با ایسنا از دوبله سریال جدید دانمارکی با عنوان «رد پول را بگیر» برای شبکه پنج سیما خبر داد و گفت: این سریال در ۱۰ قسمت برای تلویزیون در حال دوبله است و زمان پخش آن هنوز مشخص نشده است.
این مدیر دوبلاژ با اعتقاد بر اینکه وضعیت دوبله در حال حاضر بهتر شده است، به دوبله انیمیشن نیز اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه دوبله انیمیشن کار زیبایی است اما نسبت به دوبلهی سریالها سختتر است و خیلی باید روی آن کار شود تا کلمات سخیف در آن به کار برده نشود. متأسفانه بیرون از اینجا یکسری از کارها دلچسب نیست.
باشکندی درباره دشواریهای دوبله سریالهای کرهای نیز اظهار کرد: تنها چیزی که در سریالهای آسیای شرقی دوبلور را اذیت میکند، تنظیم سینک یا همان تنظیم دیالوگ است.
او درباره ورود افراد جدید به عرصه دوبله نیز اظهار کرد: در دو ماه اخیر چندین تست صدا از افرادی که به این حوزه ورود کردهاند که من هم در آنجا حضور داشتم، گرفته شد. متأسفانه از میان ۵۰۰ نفر هیچ صدایی شاخص نبود و خیلی از آنها بدون انگیزه به این حوزه آمدهاند؛ در حالی که حوزه دوبله جایی است که باید علاوه بر اینکه صدای خوبی داشته باشی با انگیزه باشی. من حداقل صدایم را دوست دارم و اگر فکر نمیکردم که این صدا مورد علاقه مخاطب نیست به مدت ۳۰ سال در این حوزه فعالیت نمیکردم.
دوبلور شخصیت جومونگ در «افسانه جومونگ» درباره سریالهایی که تلویزیون برای دوبله خریداری میکند نیز اظهار کرد: مسلما برای تلویزیون مهم است که مخاطب چه سریالهایی را دوست دارد، منتها یک معذوریتهایی هم دارد که نمیتواند هر سریالی را پخش کند.
او درباره دشواریهای دوبله سریال «جومونگ» نیز گفت: دوبله این سریال برای گویندگان دشواری نداشت بلکه سختی آن برای مدیر دوبلاژ است که دیالوگها را تنظیم میکند. در آن برهه که این سریال هر روز به روی آنتن میرفت، مجبور بودیم کارها را سریعتر به پخش برسانیم که این دشواریها را داشت.
باشکندی درباره سریالهای کرهای گفت: من بعضا برخی از کارهای کرهای را میبینم که هیچکدام به اندازه «جومونگ» جذابیت ندارد و آموزنده نیستند. نظر شخصی من این است برای مخاطب اهمیتی ندارد که تاریخ کره چه بوده است و چگونه گذشته است؛ چرا که چیزی به مخاطب اضافه نمیکند. یک سریال باید آموزنده باشد.
او از تلویزیون بخاطر پخش سریال «خانه کوچک» تشکر کرد و گفت: تک تک قسمتهای سریال «خانه کوچک» برای مخاطب آموزنده بود؛ چرا که به مشکلات آدمها در زندگی میپرداخت و ناخودآگاه آموزنده بود. بنابراین از این دست سریالها بیشتر باید کار شود نه سریالهایی که شناسنامه ندارند.
این دوبلور از منوچهر اسماعیلی، بهرام زند، ژرژ پطروسی و حسین عرفانی به عنوان دوبلورهای مطرحی یاد کرد که همیشه در کارش متأثر از آنها بوده است و گفت: با تک تک این عزیزان تجربههای زیادی داشتهام و از حضور آنها الهام گرفتهام که عمرشان همیشه دراز باد.
وی در پایان از فاطمه غزنوی، امیرمحمد صمصامی، هادی جلیلی، امیر حکیمی، بیژن علیمحمدی، علیهمت مومیوند، علی منصوری، مهرداد ارمغان، حسین بیگی، زهرا سوهانی، صغراسادات هاشمی، نغمه عزیزی، مهناز آبادیان، حسین بیگی، محمد یاراحمدی، علی منصوری راد، غلامرضا صادقی، علیرضا شایگان، حسن کاخی، کورش فهیمی، نسرین اسنجانی، علیاصغر رفیعی نیک، آیدین درویشزاده، محمد بهاریان، و خانم سلطاتپناه، به عنوان دوبلورهایی یاد کرد که در سریال «رد پول را بگیر» همکاری میکنند.
سریال «رد پول را بگیر» یک سریال دانمارکی است که برای پخش از شبکه پنج سیما آماده میشود.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۰۷۲۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاش تلویزیون، این مدلی نبود
امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدارهایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازیهای لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیینکننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچاندازی میکند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس میرود.
برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول ردهبندی، اهمیت این دیدارها را اگر از دربی بیشتر نکند، دستکمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرمشدن میدان پا به ورزشگاه میگذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بینالمللی معرفی شده، ولی فرصت بینظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.
قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده میشود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روزهایی که سفرهها کوچکتر شدهاند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازیهای لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم میشد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.
این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه میشود؛ اول و مهمترین آنها انحصارطلبی است. صداوسیما سالهای زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکههای خصوصی را نمیدهد و همه چیز باید تحت سیطرهاش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یکسویه و رفتهرفته مخاطب را دلسرد میکند. نگاه تکراری به وقایع با چهرههای برمدار مانده، اجازه ذوقزدگی از مخاطب را میگیرد.
پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان ردهبالایش، برنامهها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامههای ورزشی میشوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زندهاش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامههای پربینندهاش محسوب میشود.
ناگفته پیداست که این پربینندهبودن در مقایسه با سایر برنامههای کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمیزند.
پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال میتوانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش بهواسطه راندهشدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آنهایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطبپسند ندارند.
غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار میدهد؛ پخش آگهیهای بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویسهای ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان میدهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخهای آگهی در زمان پخش دیدارهای مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویدادهایی را توجیه میکند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمیشود. حالا دیگر، سخنگفتن از این بحث کهای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیهاش درآمدزایی میکند با روی خوش تا میکرد و دستی در جیب میکرد تا باشگاههای تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمانگرایانه به نظر میرسد.
اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبههایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازیهای فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانههای مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آنوقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یکطرفهای به او خورانده نمیشود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهیهای ریزودرشت، زیرنویسها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.